چشم انتظار باران (منتظران ظهور)
لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . .

 

 

خرمشهر!
نام حماسی تو را
بر یاقوت حک باید کرد
که مردان هر ایل و تبارت
تفنگ از طاقچه بر گرفتند
و خشابش را
از تیر تقاص پر ساختند
پیشانی خصم زخمی عمیق دید

خرمشهر!
هر گز از خاطر نخواهیم برد
صمیمیت سیال تو را
بوی مخملی کتفهایت را
و شرجی ات را...
اگر رودخانه ماهیان خویش را
و اگر ماه
دشت ستارگانش را
انکار کند
در توان جهان نخواهد بود
که تو را
ای ماه میهن
فراموش کند

خرمشهر!
هم از خاک پاک تو بود
که جنگاوران خورشیدی میهنم
از شانه های اروند
خدنگ نور
یه سینۀ توفان کاشتند
و شانه به شانۀ هم
آفتاب آزادی را در آغوش گرفتند





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 2 خرداد 1391 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

برچسب ها: خرمشهر خونیین شهر خرمشهر را خدا آزاد کرد

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

طراحي قالب مذهبي
By salimhost & cluphost